چند روز مونده به عقد
تا چند روز دیگه (یک هفته) قراره یکی از بزرگترین اتفاقای خوب زندگیمون برامون اتفاق بیفته. شاید تنها اتفاقایی که توی ادامه ی زندگی ممکنه به پای این برسن، به دنیا اومدن شما و ازدواج شما باشه. چند روز دیگه هم دفاع ارشدم هست. برا دفاع استرس دارم. برا آینده هم همینطور. از بچگی تصور دیگه ای از این موقعیت داشتم. اونزمان نگرانی آینده و مسئولیت نبود ولی الان این چیزا تو ذهنم برجسته تر از بقیه مسائله. از این به بعد شاید یه مدت شاید طولانی بلاتکلیف باشیم تا باز یه مسیر قطعی تو زندگیمون مشخص بشه و بدونیم قراره به کجاها بریم و به کجاها برسیم. امیدوارم مسیری پیش بیاد که هم خیالمون رو از آینده تا حدی راحت کنه و هم راهی باشه که حصرت چیزایی که آرزوشو دا...